در شهر عشق قدم میزدم گذرم افتاد به قبرستان عاشقان.
خیلی تعجب کردم تا چشم کار می کرد قبر بود... پیش خودم گفتم: یعنی این قدر قلب شکسته وجود داره؟ یکدفعه متوجه قلبی شدم که تازه خاک شده بود.... جلورفتم برگهای روی قبر را کنار زدم که براش دعاکنم. وای چی میدیدم. باورم نمیشه اون قلبه همون کسیه که چندساله پیش دله منو شکسته بود ...
مجنون را دیدند که در میان خاک جستجو می کند
پرسیدند چرا چنین می کنی؟
گفت : به دنبال لیلی می گردم
گفتند : لیلی درٌی است گرانبها که در میان خاک یافت نمی شود !
گفت : من اورا در هرکجا که بشود جست و جو می کنم
لائورا هادلند ?? ساله برای تهیه و طبخ این نان غول پیکر از ??? قرص نان
استفاده کرد.
زن انگلیسی با همکاری ?? تن از دوستان خود در مدت زمان شش
ساعته، قطعههای نان را با درجههای مختلف تست کردند و
بعد آنها را در ابعاد مختلف به گونهای پیچیدند که تصویر دلخواه در
آن شکل بگیرد.
به گزارش پایگاه اینترنتی آنانوا، وی این نان تست غول پیکر را به عنوان
هدیه جشن تولد ?? سالگی به مادرشوهرش داد و او را شگفت زده کرد.
این نان تست در کتاب ثبت رکوردهای گینس وارد شد.
این عروس انگلیسی که خود یک طراح است میگوید: ساندرا قطعا برای
من تنها یک مادر شوهر نیست بلکه یکی از بهترین دوستانم است و
من عاشق او هستم.
نازنین امد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی مارا به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق در این جا شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ما به چه دردش می خورد
گه چو برق آمد و بر خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه طوفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که از دیوانه ی خود یاد کند ؟
انکه زنجیری به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عشق فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
از طرف داداش گلم شهرام